سهراب سپهری:بر آبی چین افتاد ،سیبی به زمین افتاد. گامی ماند. زنجره خواند.
❈۱❈
بر آبی چین افتاد ،سیبی به زمین افتاد.
گامی ماند. زنجره خواند.
همهمه ای : خندید. بزمی بود، برچیدند.
خوابی از چشمی بالا رفت. این رهرو تنها رفت ، بی ما رفت.
خوابی از چشمی بالا رفت. این رهرو تنها رفت ، بی ما رفت.
رشته گسست: من پیچم، من تابم. کوزه شکست: من آبم.
این سنگ ، پیوندش با من کو ؟ آن زنبور ، پروازش تا من کو؟
این سنگ ، پیوندش با من کو ؟ آن زنبور ، پروازش تا من کو؟
نقشی پیدا آیینه کجا؟ این لبخند، لب ها کو؟ موج آمد، دریا کو؟
می بویم، بو آمد. از هر سو، های آمد، هو آمد. من رفتم، او آمد، او آمد.
می بویم، بو آمد. از هر سو، های آمد، هو آمد. من رفتم، او آمد، او آمد.
کامنت ها